در نزدیکی خانه ما در پنسیلوانیا، دکه ی یک پیشگو هست. فال ورق میگیرد و کف بینی میکند. مجوز کاسبی دارد و مالیاتش را هم میدهد. چرا مسوولان اجازه میدهند که خرافاتی چنین بیپایه دکه و دکان بزنند و مردم را سرکیسه کنند؟ چون مردم باید آزاد باشند که تا وقتی به دیگران صدمه نمیزنند، هرچه میخواهند بخرند و بفروشند.
اما اگر همین «خدمات»، یعنی فالگیری و کفبینی را یک پزشک یا روانپزشک عرضه کند و آن را در فهرست خدمات مطب یا درمانگاهش بنویسد، بلافاصله میآیند و هم درب مطبش را تخته میکنند و هم پروانهاش را باطل میکنند و هم خودش را محاکمه و زندانی.
چرا؟ چون مدرک و پروانه پزشکی برای ورزیدن دانش و مهارت معتبر پزشکی است. چیزی که پزشک آموخته و امتحان داده و صاحب صلاحیت شناخته شده و این مدرک و پروانه را به او دادهاند تا به واسطه آن مورد اعتماد مردم باشد و بتواند خدماتش را به آنها بفروشد. اضافه کردن خدماتی که هیچ ربطی به آن مدرک و پروانه ندارند و عرضه آن ها ذیل اعتبار حاصل از آن پروانه، فریبکاری و شیادی و سوءاستفاده از اعتبار حرفه و اعتماد مردم است.
حالا هر وقت که با اصحاب شبهعلم پزشکی گفتگو میکنی، یکی از استدلالهای خیلی رایجشان این است که: بیا و ببین در آلمان و انگلیس و آمریکا و فرانسه هم مطبهای هومیوپاتی و سوزندرمانی و طبیعتدرمانی و فشاردرمانی و انرژیدرمانی و عنبیهبینی و .... وجود دارد و آزادانه کاسبی میکنند و حتی انجمن و اتحادیه هم دارند! لابد حقیقتی در کارشان هست که کشورهای پیشرفته جلوشان را نمیگیرند. خیر! آنها هم درست مانند فالگیران و قهوهخوانها و رمالها تنها از در بازار آزاد از نادانی مردم کیسه میدوزند و به سادهدلان «لباس پادشاه» میفروشند و در واقع لختشان میکنند.
مشکل وقتی جدی و حاد میشود که عدهای این کارها را تحت عنوان و با استفاده از اعتبار مدرک و پروانه پزشکی انجام میدهند.
گاهی استدلال میشود که طب سنتی و سوزندرمانی را بهتر است پزشکان انجام دهند چون حداقل به سلامت و بیماری آشناترند!!
این استدلال کاملا نادرست است. دانشی که پزشکان در طب علمی و معتبر میآموزند و بابتش پروانه و مدرک میگیرند هیچ ربطی به طبایع و اخلاط و مدارهای انرژی و حافظه آب و انواع و اقسام نظریههای منسوخ و نامعتبر شبهعلم ندارد. هیچ ربطی! بنابراین اتفاقا چو شبهعلم با مدرک پزشکی آید، تنها بهتر و ناجوانمردانهتر فریب دهد مردم را.
به نظر من اگر شیادانی از میان عطاران و رمالان و امثال آنها به کار طب سنتی و هومیوپاتی و انرژی درمانی و غیره مشغول شوند، شاید نباید مانعشان شد. البته باید به مردم آگاهی داد. اما اگر کسی هنوز هم عقل خود را وامینهد و آینده و تکلیفش را از فالورق دان میپرسد، بگذار تا هرچه میخواهد بکند!
اما اضافه کردن عناوین طب سنتی (به جز در مورد پژوهش دانشگاهی که موضوع این یادداشت نیست) و هومیوپاتی و انرژیدرمانی و چینیدرمانی به عنوان تخصص پزشکی همانا استفاده از اعتبار علم پزشکی برای فروختن خدماتی کاملا بیربط به مردم است و نه تنها ناروا بلکه خطرناک و آسیبزننده است. این چیزیاست که باید جلویش گرفته شود.
البته کو گوش شنوا ؟!
مشخصههای شبه علم...
ما را در سایت مشخصههای شبه علم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : medicalscience بازدید : 189 تاريخ : يکشنبه 27 بهمن 1398 ساعت: 4:51